
زهرا خوش لهجه
محيط زيست و سلامت آن همواره داراي اهميت خاصي بوده است و در شرايط متفاوت فصول در سال متفاوت ميشود.
انسا نها علیرغم این که گونه خاصی از جانداران هستند، بدلیل تفکرشان به دسته های متفاوتی تقسیم می شوند.
یکی از مسائل مهم در مورد نوجوانان و کودکان بالا بودن میزان خطا در تصمیم گیری آنان است.
اردیبهشت علاوه بر هوای پاک و عالی ،ماهی پر از چهره های برجسته و مطرح و ماندگار در حوزه های علمی و هنری و ادبیات است .
در این روز های کروواسی همه آدمها به قرنطینه رفته اند، جز معتادان و مواد فروشان !!
عید باستان، شادترین روزهای سال را برای ایرانیها همراه دارد. هرسال اسفند که میشد شهر شلوغ میشد از آدمها، پر تکاپو و پر هیجان، تلاشی لذتبخش که میدانستیم شادی و نو بودن درپی دارد. لحظه شماری میکردیم برای تحویل سال و دید و بازدید رفتن. بچهها قند توی دلشان آب میشد تا عیدی میگرفتند. مهمانیها و دید و بازدید و خنده و شادی، سفر و گشت و گذار در طبیعت. سیزده بدر و دامن طبیعت و چای ذغالی و آش و سیبزمینی آتیشی و بازیهای مرسوم و گروهی. بعد هم بازگشت از سفر و شروع کار و زندگی عادی.
ولی امسال شرایط فرق داشت، بیماری کرونا که آمد، فاصلهها را زیاد کرد، رفت و آمدها را ممنوع کرد، بچهها امسال از لای قران عیدی نگرفتند، سفرها کنسل شد، مهمانی و دیده بوسیها ممنوع شد و قرار شد که در خانهها بمانیم .در چهار دیواریهایی که برای بعضیها دوستداشتنیتر از همه جای دنیا بود، ولی برای بعضیها قابل تحمل نبود، اما مجبور بودند. دیگر هر وقت دلمان میخواست نمیتوانستیم بیرون برویم و برای لمس محیط بیرون از خانه ترس و واهمه داشتیم. اینجا آدمها دودسته شدند. آنهایی که در خانه ماندن را انتخاب کردند و آنهایی که نتوانستند بپذیرند که خطر در کمین است. البته خیلی فرقی نداشت، شرایط جامعه تغییر کرد، روابط و رفتوآمدها عوض شد.
اوایل این اوضاع خانم ها با خود فکر کردند؛ خوب، زمان بیشتری برای خانهتکانی و چیدن سفره هفتسین دارند. آقایان با خود فکر کردند؛ فرصت زیادتری برای تهیه هزینه معیشتی خانواده دارند، بد نیست به این بهانه خریدها کمتر میشود. تازه عروس و دامادها با خود فکر کردند؛ چه خوب فرصت بیشتری برای کنار هم ماندن داریم، صمیمیت بیشتر و استراحت بیشتر. بچهها با خود گفتند؛ چه خوب مدارس و دانشگاه تعطیل شد، خواب دم صبح و صبحانه و بعد هم فرصت بیشتری برای دیدن فیلم و بازیهای کامپیوتری داریم.
اما عدهای هم ناراحت شدند، کسب و کار شب عید،که یکسال منتطرش بودند به هم ریخت و چکها پاس نشده ماند و اجارهها نپرداخته، مضطرب از اینکه چگونه این بهمرختگی مالی را جبران کنند.
در بعضی از خانوادهها فاصلهها کم شد صمیمیت زیادتر شد، کارهای عقب افتاده انجام شد، خستگیهای یکسال به تن مانده، بدر شد وخیلی اتفاقهای خوب دیگر ...
در بعضی از خانوادهها که روابط بین فردی خیلی خوب نبود و آدمها بالاجبار یکدیگر را تحمل میکردند، شرایط سخت شد، مثلا پدر و فرزندهایی که قبلا اختلاف نظر داشتند مجبور بودند مدت طولانی کنار هم باشند، سر یک سفره بنشینند، باهم تلویزیون ببینند و یکی به نفع دیگری سکوت کند تا دعوا نشود. زن و شوهرهایی که چند روز در هفته با هم قهر بودند، مجبور شدند دایم با هم غذا بخورند و در کارها با هم باشند و کمک کنند.کم کم اختلاف نظرها شروع شد. حوصلهها سر رفت. مجادلهها آغاز شد. هیچ کسی انتظار طولانيشدن این اوضاع را نداشت. مردم از خانهها به هر بهانهای بیرون زدند، هیچ کسی از جوانی که بدون اینکه کار خاصی داشته باشد، به خیابان آمده بود، نپرسید چه چیز تو را از خانه بیرون راند!! فقط گفتیم مردم مراعات نمیکنند. هیچ کسی از مردان و زنان شاغل نپرسید کدام نیازتان برآورده نشده که به دنبالش بیرون زدید!! فقط گفتیم مردم همکاری نمیکنند.
به این توجه نکردیم که حال خوب چه وقت برای افراد ایجاد میشود؟ آیا شرایطاش را دارند یا نه؟!!
شاید نیاز به آموزش دارند، شاید نیاز به یادآوری دارند. باید ياد بگیرند دوباره کنار همبودن را، ناهار در خانه خوردن را و با هم تلویزیون دیدن را. شاید آنقدر سرگرم دویدن بدنبال زندگی بودند که وقتی برای فکركردن به کنار هم بودن نداشتند.
وقت آنست که لذتهای ساده فراموششده را یادآوری کنیم. دوباره فرصتی بدهیم تا کودکان روی دوش پدرها سوار شوند، یا پدرها فرصت داشته باشند تا با کودکانشان گل یا پوچ بازی کنند. یا مادرها کمی استراحت کنند. غذاهای ساده درست شود. همه افراد خانه در پختوپز همه کمک کنند و غذاهای جدید اختراع شود.
صدای پدرها قبل از تاریکی هوا در خانه بپیچد. صبحانهها را کنار هم، دور یک میز بخوریم و صدای چلیک چلیک قاشق چایخوری در استکانها برای بهمزدن چای شیرین صبحانه، گوش را نوازش بدهد. بازیهای قدیم و جدید را روی هم بریزیم و بازی جدیدی بسازیم، صدای شوخی و خنده از این اختراعات عجیب خانه را پرکند.
سلفیهای توی رستورانها و پارکها جایش را به عکسهای خانوادگی در بالکن کوچک و ساده بدهد. ورزش در سالنهای مجهز جایش را به نرمش در پذیرایی بدهد.
خلاصه، سادهکردن زندگی و مختصر و مفید بودن داشتهها شیوه زندگی امروزی شده است. انسانها فقط به زنده ماندن یکدیگر اهمیت میدهند و دیگر نیازی نیست در شیکترین هتل جا رزرو کنند و در مشهورترین رستورانها غذا بخورند، تا حالشان خوب شود. همین که عزیزانشان سالم باشند،کافی است. مردم برای هم سلامتی را بیشتر از جیب پر پول آزو میکنند. در خانه ماندن با فرهنگترین رفتار و صبور بودن بهترین شیوه برای مقابه با کرونا است. بهاری خوب و سرشار از سلامتی برایتان آرزو دارم. لحظه شماری برای رسیدن بهار، بچهها برای لباس نو و برق کفشهایشان و عیدیهايي که در انتطارشان بود .